کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه سن داره

کیان نفس مامان باباش

عزیز دلم تولد دوسالگیت مبارک

1392/9/24 11:52
نویسنده : sara
709 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم ببخشید که دیر به دیر به وبلاگت سر میزنم دیگه مادری که شاغل باشه همینه میام شرکت نمیتونم تمرکز کنم که بخوام چیزی برات بنویسم تو خونه هم که درگیر شما هستم و هیچ مجالی برای انجام کارهام به من نمیدی عزیزکم

گل پسرم تولد دو سالگیت مبارک باشه از خدا میخوام که همیشه تو رو کنار ما شاد و سالم نگه داره  تو این یک سالی که گذشت خیلی لحظه های خوبی رو داشتیم مخصوصا حرف زدنت بازم مثل بقیه کارات حرف زدنت هم از همسن و سالات خیلی جلوتر بود اول که کلمات رو میگفتی و بعدم شروع کردی به فعل گفتن بعدشم که یه جمله کامل الانم چند ماهی میشه که کامل حرف میزنی و دل مار و با شیرین زبونیات آب میکنیتو این یک سال کلماتی که بامزه میگفتی اینا هستن که برات مینویسم الانم درستشونو بلدی اما چون میبینی ما دوست داریم این جوری بگی هنوزم همینجوری میگیشون

به من میگی سارا

بابایی= ابی- افلفضل

اسباب بازی= ابیسو

خاله مریم= خاله ییه

هواپیما=هپانه

هلیکوپتر= تیپیلو

موتور=اوتور

خیلی خوب حرفامو درک میکنی و به نظر من خیلی باهوش هستی حرف زدنت هم کامل و بدون اشتباه هست فوقالعاده احساساتی هستی و اگه ببینی مامانی لباس خوشکلی پوشیده یا آرایش کرده سریع ابراز میکنی مثلا میگی واااااااااااییییییییی خوشکله یا وایییییییییی لبات خوشکله

به شیر خوردن هم فوق العاده وابسته هستی یک ماه قبل از تولد دو سالگیت میخواستم از شیر بگیرمت تقریبا هم موفق شدم و به راحتی تمام در عرض 4 هفته از شیر گرفتمت به محض اینکه یه شب بدون شیر خوردن خوابیدی از فراش اسهال شدید شدی بعدشم سرماخوردگی شدیدکه بع توصیه دکترت دوباره بهت شیر دادم الان دوباره دارم آروم آروم دوباره از شیر میگیرمت اما این دفعه خیلی سخت تر شده الان که بهت گفتم که شیر فقط موقع لالا هست خودت دیگه میدونی میای بغل میگی می می لالا بعضی وقتا هم حسابی بی قرار میشی میگی درش بیار ببینمش بهت میگم مامان اوف شده میگی پوست پوست شده برا ابی هم توضیح میدی که اوف شده آروم میخورم سارا اذیت نشه خوب خوب وای با این جملت دلم آتیش میگره خودم از تو بی قرار ترم با اینکه واقعا دیگه شیر دادن برام سخت شده چون شما دائم میخوای آویزون من باشی سینه هام هم مثل روزای اول زخم شده و هر بار بهت شیر میدم حسابی اذیت میشم اینشالله تا آخر همین هفته یعنی 28 آذر کامل شیر شب رو هم قطع میکنم تا تو بتونی استقلال پیدا کنی و از این وابستگی خلاص بشی اما واقعا دلم تنگ میشه برای اینکه آروم تو بغلم بگیرمت.

تو این مدت یه سفر ده روزه هم رفتیم شمال که دومین باری بود که شما شمال میرفتی حسابی بهت خوش گذشت و تو این سفر از نظر فکری خیلی رشد کردی و متفاوت شده بودی.

اینم چندتا عکس از تولدت و چند تا عکس آتلیه ای که مال یک سالگیت هستن که برا تولدت به عنوان گیفت دادم چاپ کردن به مهمونا دادم

ادامه مطلب

 

عکس تولد 2 سالگی کیان

 

میز کیک با تم باب اسفنجی

بادکنک آرایی کار مامان هنرمندت

میز شام

عکس آتلیه ای یک سالگی

عکس آتلیه ای یک سالگی

عکس آتلیه ای یک سالگی

 

 

پسندها (1)

نظرات (1)

ندا مامی پارسا
24 آذر 92 16:57
سلام سارا جون تولد کیان خوشگله مبارککککککککککککککک ایشالا 120 سالگیش رو جشن بگیرین عکساش هم خیلی قشنگ و خوردنی شده
sara
پاسخ
سلام ندا جونم مرسی عزیزم جای شما خیلی خالی بود ایکاش همه تو یه شهر بودیم همه رو دعوت میکردم